مامان (آرش انیسی)
مامان (ساختهی آرش انیسی) همهی آن چیزهایی را که برخی فیلمهای تلخ و آزاردهندهی چند سال اخیر (تولیدات اگزوتیک و نامهربان و خشن، با داستانهای تلخی از لاتهای بیمعرفت و نامرد جنوب شهری) در چشم و دل ما کمرنگ کرده بود یکجا دارد. یک تصویر ملموس از تهرانِ امروز، با داستانی لبالب از غمها و شادیها، و اشکها و لبخندها؛ و مهمتر از همه، یک مادرِ باورپذیر و واقعی از جنس آدمهای بسیار معمولی این روزگار که مثلاً حاضر است به جای آسانسور، از پلههای آپارتمان بالا برود و چراغ راهروها را خاموش نگهدارد تا هزینهی شارژ ساختمان را نپردازد.
مادری که در صف غذای نذری، قسم دروغ میخورد تا مثلاً کمتر آشپزی کند و غذای بیشتری در خانه داشته باشد. مادری که با دست به سیبزمینیهای توی بشقاب ناخنک میزند. مادری که جزو رانندگانِ خطیست و گاهی آنقدر عصبانی و غیر قابل کنترل میشود که با مردان همصنف خود نیز گلاویز میشود!
مادری که نه آرمانی و رویاییست تا مثلاً یادآور شاهکار علی حاتمی باشد و نه آنقدر خطاکار که مثل ضدقهرمان فیلم کیومرث پوراحمد (تیغ و ترمه) رقتانگیز و تحملناپذیر به نظر برسد. او نیز مثل بقیه آدمهای این شهر یک آدم و یک شهروند کاملاً معمولیست؛ با مجموعهای از نقاط ضعف و قوت که در وجودش موج میزند. آدمی که بدون تعارف، دور و اطراف بسیاری از ما نفس میکشد؛ و بی اغراق اغلبمان آرزو میکنیم ایکاش میتوانستیم در عادتهای نامطلوب و ناپسندش تغییر ایجاد کنیم.
اما اصلیترین امتیاز این فیلم، نه پرداختن جسورانه به این نکتهها که انتخابِ درخشانِ رویا افشار برای اجرای نقش اصلی و محوریست. بازیگری که گاهی در سکوت (با چشمهایش) و گاهی در لحظه (با زبان بدناش) واقعیت زندگی را از صافی ذهن و جان خود عبور داده تا به شخصیت پر از تناقض «مامان» حیات و جلوهی بیرونی ببخشد.
بیشک در این میان، اجرای هنرمندانهی بازیگران نقش پسران او (امیر نوروزی، عرفان ابراهیمی و امیر شمس) نیز قابل تحسین و از جمله ویژگیهای قابل اشاره در کارگردانی آرش انیسیست. فیلمسازی که با همین یک فیلم نشان میدهد در کار خود به پختگی لازم رسیده و شاید نیازی نباشد توصیه به دوری کردن از وسوسهی «فیلمهای مطلوبِ بازار» در مورد او نیز تکرار شود. مامان نشان میدهد آرش انیسی راه و مسیر خود را پیدا کرده؛ و چه چیزی بهتر از این؟
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.