روشنایی محله (1392-1391)
برشی از زندگی آدمهایی که روشنایی محلهی خود به حساب میآیند.
نویسنده و کارگردان: امید نجوان. فیلمبردار: فرهاد سبکبار. تدوین: آمنه اربابون. مدیر تولید: همایون میلانیمعتمد. تهیهکننده: شهرام میلانیمعتمد. محصول: شبکه یک سیما. نوع قطع: دیجیتال ویدئو (دیوی). تعداد برنامهها: دو قسمت بیست دقیقهای. تولید 1391.
همانطور که در صفحهی زمان طلایی هم نوشتهام، مجموعه برنامهی روشنایی محله یکی از تلخترین خاطراتم در همکاری با صدا و سیما، پیش از خداحافظی و پایان همکاریام با این سازمان به حساب میآید. زمانی که پیشنهاد ساخت چند قسمت از این برنامه را دریافت کردم، خودم را در قالب یک تکنسین میدیدم که قابلیت آن را دارد تا هر فیلم یا برنامهای که به او سفارش داده میشود بسازد و تحویل دهد…اما حالا و دستکم بر اساس همین تجربههای تلخ باید اعتراف کنم که اشتباه میکردم.
وارد شدن به محدودهی تولید این برنامه دستکم به خودم ثابت کرد که به هیچ عنوان نمیتوانم فیلمسازِ سفارشیساز باشم؛ و به عبارتی دیگر تا زمانی که به سوژه علاقه نداشته باشم و آن را از صافی ذهن و علایق شخصیام عبور ندهم، نمیتوانم دربارهاش فیلمی بسازم. شاید مهمترین عامل در پذیرش چنین پیشنهادی، تاکید تهیهکننده بر این نکته بود که ساخت هر قسمت از این برنامه فقط یک هفته زمان خواهد برد (دو سه روز برای تحقیق و پژوهش، دو روز برای فیلمبرداری و تقریباً یک روز هم برای تدوین). به این ترتیب ساخت هر قسمت (که مدت زمانی در حدود پانزده تا بیست دقیقه را در بر میگرفت) در کمتر از یک هفته به پایان میرسید…و خلاص. اما…
روشنایی محله در دوازده قسمت طراحی شده و ابتدا قرار بود چهار قسمت از آن را من بسازم؛ و بقیهاش را دوست و همکارم فرزاد خوشدست. اما در روند کار، مشکلات عدیدهای به وجود آمد که خوشبختانه تهیهکنندهی محترم تصمیم گرفت من فقط کارگردانِ دو قسمت باشم؛ و نگارنده هم با سپردن بقیهی قسمتها به جناب خوشدست، در نهایتِ رضایت و خوشحالی از این تصمیم استقبال کردم. متاسفانه خاطرات و حواشی ساخت این برنامه به قدری تلخ و آزاردهنده است که با گذشت سالها از ساخته شدن آن هرگز از ذهنام پاک نمیشود. ایکاش امکانی فراهم میشد تا بتوانم اسمام را هم از تیتراژ این برنامهی کذایی حذف کنم اما دریغ و هزار افسوس که متاسفانه چنین کاری شدنی نیست.
در مورد خاطرات تلخ ساخته شدن این مجموعه کافیست اشاره کنم که من فقط دو قسمت از این مجموعه را ساختم و خودم را از انبوه بیاحترامیها و رفتارهای آزاردهنده در هنگام ساخت آن رها کردم اما تا حدود یک سال و نیم پس از تحویل برنامه، همچنان به دنبال دریافت دستمزدم بودم؛ آنهم دستمزد ناچیزی که حتی در زمان ساخت این برنامه هم اصلاً قابل توجه نبود.
روشنایی محله جزو معدود فیلمها و برنامههاییست که هیچ نمونهای از نسخهی نهایی و خوشبختانه هیچ عکسی هم از صحنه یا پشت صحنهاش ندارم (بگذریم که اصلاً هیچ عکاسی در صحنه حضور نداشت!) ویدئوی کوتاهی هم که در بالای این صفحه میبینید تنها چیزیست که از این برنامه دارم. برشی از یک نسخهی دیویدی (آنهم بدون تیتراژ و موسیقی) مربوط به داستان پیشنماز کهنسال یک مسجد قدیمی در جنوب شهر تهران که همانزمان و به لطف تدوینگر برنامه در اختیار من قرار داده شد تا مثلاً با کمی فاصلهی احساسی آن را ببینم و دربارهاش تصمیم بگیرم اما واقعیت این است که اگر دیویدیِ مورد اشاره نبود، همین مقدار تصویر را هم از مجموعهی روشنایی محله نداشتم!
قسمت دیگری که در این مجموعه ساختم دربارهی آقای مجتبی عباسی (قهرمان کاراته و مربی خودخواستهی این ورزش به بچههای جنوب شهر) بود اما همانطور که اشاره کردم، از آن قسمت هم هیچ نسخهای در اختیار ندارم. جالب این که در سالهای اخیر هیچکدام از جستوجوهایم برای پیدا کردن نسخهای از این دو برنامه (در آرشیو شبکهی یک و حتی شبکهی مستند) هم به نتیجه نرسید؛ و در نهایت به نمایش همین چند دقیقه که در بالای این صفحه میبینید اکتفا کردهام.
نکته: زمان آغاز پخش این مجموعه، بیست و نهم بهمن 1392 بوده اما از زمان دقیق نمایش این دو قسمت اطلاع دقیقی در دست نیست.
خبر رسانهها
دربارهی نمایش «روشنایی محله» در تلویزیون